رمشک
،وب سایت خبری، رمشک،دهستان رمشک
 

خوار شمردن شخصیت دیگران

خوار شمردن شخصیت دیگران
دیگران را به باد ریشخند گرفتند!

خداوند مومنان را نهی نموده است از اینکه گروهی گروه دیگر را مسخره کنند و آنان را به باد ریشخند و استهزا بگیرند،زیرا ریشخند و استهزا یکی از صفات زشت و ناپسندی است که از بخود نازیدن و دیگران را خوار شمردن سرچشمه می گیرد،و این خود از جمله کارهائی است که میان افراد،عداوت و کینه توزی را ایجاد می کند،آنچه شایان توجه می باشد این است:قرآن کریم بعد از اینکه هر گروهی را چه مرد و چه زن،از ریشخند و مسخره کردن یکدیگر منع نمود،زنان را خطاب ویژه قرار داده است،زیرا استهزاء و مسخره گوئی بیشتر در محیط زنانه انجام می گیرد.قران حقیقت ریشخند و مسخره را بیان نموده و خطاب به مسلمانان می گوید:"چگونه مومنان همدیگر را مسخره می کنند،چه بسا ممکن است شخص مسخره شده نزد خداوند، بهتر و برتر از شخص مسخره کنند باشد،!.زیرا ارزشهای ظاهری که مردان و زنان در وجود خود می بینند یک نوع ارزشهای سطحی و ظاهری هستند که برای افراد کوته نظر و ظاهر بین نمایان می گردند،به خاطر اینکه گاهی ممکن است شخص ساده،فرد زیرک و هوشیار را به باد مسخره و استهزا گیرد،اما باید دانست این ارزشها و امثال آنها از جمله ارزشهای مادی هستند نه حقیقی،و در نتیجه اینها تنها مقیاس و میزان ارزش انسانی نیستند،اما مقیاس و میزان الهی که شخص را بالا می برد و پایین می آورد، بر معیار و موازینی غیر از آنها اعتماد و تکیه می کند،بنابراین در موازین الهی یک نوع معیار و ارزشهای داخلی و باطنی وجود دارند که غیر از خدا کسی بر آنها اطاع ندارد.


 
طعنه زدن به دیگران
خداوند در ابتدای آیه فوق مومنان را برادران یکدیگر قرار داده است و از اینرو آنان را منع نموده است از این که همدیگر را عیبجوئی کنند،پس هرگاه کسی برادر خود را عیبجوئی کند به منزله این است که خود را عیبجوئی کند و مورد طعنه قرار دهد.آری این است معنی و مفهوم فرموده خداوند که در آیه فوق می فرماید:(و لاتلمزوا انفسکم)یعنی همدیگر را طعنه نزنید و مورد عیبجوئی قرار ندهید،بدیهی است این یک معنی بسیار لطیف و دقیقی است که قرآن نظر مومنان را متوجه آن می سازد،تا اینکه به وسیله آن به وحدت خویش پی ببرند و آن را درک کنند، تا در یابند که شایسته نیست هیچ عاملی از عوامل تفرقه انگیز بدان وحدت و انسجام راه یابد و آن را ملوث و مدکدر گرداند.بیگمان طعنه زدن به دیگران یکی از عنوانها و عادات عصر حاضر گردیده است،چنانکه بر صفحات روزنامه ها و سایر نوشته ها ملاحظه می شود:مثلا فلان سیاستمدار به خاطر خود برتر نشان دادن و استوار ساختن مقام و موقعیت خویش،سیاستمدار دیگری را به منظور انحطاط مقام و پایین آوردن منزلتش طعنه می زند و او را مورد عیب جوئی قرار می دهد،و بدینوسیله او و سایر اعوان و انصارش را رسوا و بدنامه می سازد،و همچنین بسیاری از افراد هستند که به خاطر راه یافتن به فرو نشاندن حسادت و خاله نمودن کینه خویش،و یا برای خودنمائی و ظاهر سازی،پیوسته خواهان طعنه زدن به دیگران و در پی عیبجوئی آنان هستند. بر کسی پوشیده نیست در جامعه کنونی ما طعنه زدن بدیگران و عیبجوئی از آنان به صورت امراض شعایعی در آمده است،بگونه ای که اکثر مردم این عمل زشت و ناپسند را انجام می دهند،بدون اینکه توجهی به نهی خدا از مرتکب شدن به چنین گناهی بکنند،(مگر عده معدودی از مسلمانان راستینی که بحقیقت پایبند اوامر و نواهی الهی می باشند و از مرتکب شدن به چنین گناه بزرگ،و سایر اعمال زشت و ناروا جدا خوداری می نمایند)
D: !



خداوند در ابتدای آیه فوق مومنان را برادران یکدیگر قرار داده است و از اینرو آنان را منع نموده است از این که همدیگر را عیبجوئی کنند،پس هرگاه کسی برادر خود را عیبجوئی کند به منزله این است که خود را عیبجوئی کند و مورد طعنه قرار دهد.آری این است معنی و مفهوم فرموده خداوند که در آیه فوق می فرماید:(و لاتلمزوا انفسکم)یعنی همدیگر را طعنه نزنید و مورد عیبجوئی قرار ندهید،بدیهی است این یک معنی بسیار لطیف و دقیقی است که قرآن نظر مومنان را متوجه آن می سازد،تا اینکه به وسیله آن به وحدت خویش پی ببرند و آن را درک کنند، تا در یابند که شایسته نیست هیچ عاملی از عوامل تفرقه انگیز بدان وحدت و انسجام راه یابد و آن را ملوث و مدکدر گرداند.بیگمان طعنه زدن به دیگران یکی از عنوانها و عادات عصر حاضر گردیده است،چنانکه بر صفحات روزنامه ها و سایر نوشته ها ملاحظه می شود:مثلا فلان سیاستمدار به خاطر خود برتر نشان دادن و استوار ساختن مقام و موقعیت خویش،سیاستمدار دیگری را به منظور انحطاط مقام و پایین آوردن منزلتش طعنه می زند و او را مورد عیب جوئی قرار می دهد،و بدینوسیله او و سایر اعوان و انصارش را رسوا و بدنامه می سازد،و همچنین بسیاری از افراد هستند که به خاطر راه یافتن به فرو نشاندن حسادت و خاله نمودن کینه خویش،و یا برای خودنمائی و ظاهر سازی،پیوسته خواهان طعنه زدن به دیگران و در پی عیبجوئی آنان هستند. بر کسی پوشیده نیست در جامعه کنونی ما طعنه زدن بدیگران و عیبجوئی از آنان به صورت امراض شعایعی در آمده است،بگونه ای که اکثر مردم این عمل زشت و ناپسند را انجام می دهند،بدون اینکه توجهی به نهی خدا از مرتکب شدن به چنین گناهی بکنند،(مگر عده معدودی از مسلمانان راستینی که بحقیقت پایبند اوامر و نواهی الهی می باشند و از مرتکب شدن به چنین گناه بزرگ،و سایر اعمال زشت و ناروا جدا خوداری می نمایند) به کار بردن لقبهای مکروه و ناپسند
خداوند مومنان را از لقب دادن بد و مکروه بهمدیگر نهی کرده است،خواه این لقب مکروه و ناپسند صفتی باشد برای خود شخص،و یا برای پدر و مادر،و یا برای سایر وابستگانش باشد. چنانکه خداوند بعد از جمله(و لا تنابزوا بالالقاب)می فرماید:(بئس الاسم الفسوق بعد الایمان)یعنی یکدیگر را با القاب زشت و ناپسند مخوانید،برای مسلمانان چه بد است بعد از ایمان آوردن،سخنان ناگور گفتن،و گفتار گناه آلود بر زبان راندن.پس کسیکه دیگران را به باد مسخره و استهزا می گیرد و به آنان طعنه می زند و سخن چینی و عیبجوئی می کند و القاب زشت و مکروه بکار می برد فاسق می باشد،از دیگاه قرآن،فاسق کسی است که از اطاعت و فرمانبرداری خدا خارج شده باشد و توجهی به اوامر و نواهی او نکند،اما شخص مومن بعد از اینکه ایمان آورد،و به خدا و قوانین اسلام اعتقاد پیدا کرد،بسیار زشت و ناپسند می داند که صفت فسق و فاسقی به او نسبت داده شود،و او را به چنین لقب زشتی بخوانند. .


گمان بد نسبت به دیگران

خداوند به مومنان دستور داده است که از ظن و گمان بد جدا بپرهیزند.پس نباید نسبت به دیگران هیچ گونه سوءظنی و نظری بدی به خاطر خود خطور دهند،و قرآن کریم برای ظن بد چنین دلیل می آورد:(ان بعض الظن اثم)یعنی برخی از گمانها گناه است،بدیهی است این تعبیر قرآنی به طور کلی اشاره ای است به دوری جستن از ظن و گمان بد،زیرا که شخص مومن نمی داند کدام یک از ظن و گمانهایش گناه می باشد،(لذا از باب احتیاط بطور کلی از آن پرهیز نماید)بدینوسیله اسلام دل و وجدان انسان را از آلوده شدن به ظن بدی که منجر به گناه شود پاک می نماید و او را پاک شدن از پلیدیها،و به دور ماندن از هر نوع شک و گمان بد دعوت می کند.


جاسوسی و خبر چینی از دیگران
خداوند مومنان را از تجسس و خبر چینی منع نموده است،چون تجسس حرکتی است ناشی از ظن و گمان بد شخص نسبت به دیگران،بنابراین تجسس و خبر چینی عبارت است از میل و رغبت داشتن به کشف حیثیت و آبروی دیگران،و اطلاع یافتن بر اسرار و اعضای پوشیده آنان،و قرآن کریم در برابر این عمل پست و ناپسند مقاومت نموده است،پس هر انسانی حافظ آزادیها،و نگهبان حرمتها و کرامتها خویش می باشد بگونه ای که جایز نیست به هیچ صورت و شکلی نسبت به آنها اسائه ادب شود،و نباید در هیچ حالی متعرض آنها شد و آنها را لمس نمود.زیرا که فقط می توان بر حسب ظواهر مردم حکم نمود،و هیچ کس حق ندارد باطن آنها را تعقیب نماید،بلکه تنها بر حسب ظاهر مطابق خلافی که بصورت آشکارا از ایشان ملاحظه می شود مورد تعقیب و مواخذه قرار می گیرند.البته لازم به ذکر است:مأمورانی که دولت آنها را در نقاط مختلف پراکنده میکند برای جستجوی افراد مفسد،و جهت یافتن رد پای خرابکاران،مشمول عمل جاسوسی و خبر چینی نمیشود و تحت مصداق و مفهوم آنگونه تجسسی که خداوند از آن نهی کرده است قرار نمی گیرد،زیرا که این عمل دولت به خاطر جلوگیری از مفاسد و خرابکاری است و بدیهی است که سود و منفعت آن عاید ملت می شود،ملتی که باید حریم و حرمت آنان حفظ و حراست شود.
D:)!!! نام کتاب:گناهان و لغزشها از دیدگاه اسلام


تألیف:دکتر عفیف عبدالفتاح طباره
مترجم:محمد صالح سعیدی !

ناشر:نشر احسان
نظر
چاپ:چاپخانه مهارات


تهران_خیابان ناصر خسرو،کوچه حاج نایب
نظر

.: ادامه مطلب :.
  • نوشته : نظام اربابی پور
  • تاریخ: سه شنبه 20 فروردين 1392برچسب:خوار شمردن شخصیت دیگران,
  • صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 6 صفحه بعد


    lovenar

    نظام اربابی پور

    lovenar

    http://lovenar.loxblog.com

    رمشک

    خوار شمردن شخصیت دیگران

    رمشک

    كد ساعت و تاريخ

    با سلام خدمت شما دوست عزیز نظامم اهل دهستان رمشک از توابع شهرستان قلعه گنج استان کرمان رشته درسیم هستش علوم انسانی حتما به وب شما هم سرمیزنم وخوشحال میشم اگه توی نظرسنجی شرکت کنید و یا عضوخبرنامه بشید متشکرم. ‏ با عرض سلام و خوش امد گویی خدمت شما بازدید کننده گرامی در این وب سعی در معرفی دهستان رمشک در دنیایی مجازی داریم که البته مطالب دیگری هم قرار خواهد گرفت در حدتوان

    رمشک